▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج


پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) ظهور حضرت مهدى(عج) را در روایات گوناگونى خبر داده است و این احادیث را تنها راویان و محدثان شیعه نقل نكرده اند. بلكه، محدثان بزرگِ اهل سنت نیز، مانند ابوداوود و ترمذى، ابن ماجه، طبرانى، ابویعلى بزّاز، احمد بن حنبل، حاكم نیشابورى[1] و دیگران احادیثِ آن حضرت را از طریق بسیارى از صحابه و تابعین در كتاب هاى خویش نقل كرده اند.[2]

حتى گروهى از دانشمندان اهل سنت به تواتر احادیث نبوى كه درباره حضرت مهدى(عج) آورده اند، اعتراف كرده اند. در نتیجه، خبر متواتر یقین آور است و كذب هم در آن راه ندارد. از جمله این دانشمندان: گنجى شافعى (متوفاى 658 هـ .ق) در كتاب «البیان فى اخبار صاحب الزمان».[3] ابن حجر عسقلانى (متوفاى 852 هـ .ق) در كتاب «فتح البارى».[4] مؤمن شبلنجى در كتاب «نورالابصار».[5] شیخ محمد صبّان در كتاب «اسعاف الراغبین».[6] شیخ منصور على ناصف در كتاب «التاج الجامع للاصول»[7] و علامه شوكانى كتابى درباره تواتر اخبار امام زمان(عج) به نام «التوضیح فى تواتر ما جاء فى المنتظر و الدجال و المسیح» نوشته است و در این كتاب پس از نقل احادیثِ حضرت مهدى(عج)، گفته است: «همه احادیثى كه آوردیم، به حد تواتر مى رسد.»[8] و در پایان، ابن ابى الحدید ادعا كرده است كه همه فرقه هاى اسلامى، اجماع و اتفاق دارند كه عمر دنیا پایان نمى پذیرد، مگر پس از ظهور مهدى.[9]

به دنبال شهرت این روایات و مُسلم بودن این امر نزد مسلمانان، در همان قرن هاى نخست و پیش از تولد حضرت مهدى(عج) برخى ادعاى مهدویت كرده اند و تعداد فراوانى از مسلمانان نیز دور آنان جمع شده اند. و آن افراد دروغین را مهدى پنداشته اند و به مهدى بودن آنان ایمان آورده اند.[10] اكنون براى نمونه برخى از احادیث نبوى را بشارت به تولد و ظهور امام زمان(عج) داداه است را بیان مى كنیم:

1-قال النبى(صلى الله علیه وآله): «اسمه كاسمى و اسم أبیه كاسم ابنى و هومن ولد بنتى یظهر الله الحق بهم و یخمد الباطل باسیافهم....[11] اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. خداوند، به دست آنان، حق را آشكار مى كند و با شمشیرهاى آنان، باطل را فرسوده مى كند...».

2- قال النبى(صلى الله علیه وآله): «لاتذهب الدنیا حتّى یقومَ بأمر أُمتّى رجل من ولدالحسین یملأها عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً.[12] دنیا به پایان نمى رسد، مگر این كه مردى از فرزندان حسین(علیه السلام) براى اصلاح امر امّت من، قیام كند و جهان را پر از عدل كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود».

3-پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «المهدی من ولدى. اسمه اسمى و كنیته كنیتى أَشبه الناس بی خَلْقاً و خُلْقاً. تكون له غیبه و....[13] مهدى، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و كنیه اش، كنیه ى من است. از حیث خلق و خوى و شكل و صورت، شبیه ترین مردم به من است. براى او غیبتى است...».

4- ابن عباس، از رسول خدا نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: «جانشینان و اوصیاى من و حجّت هاى خداوند بر خلق، بعد از من، دوازده نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است.». گفته شد: «یا رسول الله! برادر تو كیست؟». فرمود: «على بن ابى طالب.». گفته شده: «فرزندت كیست؟». فرمود: «مهدى است كه جهان را پر از قسط و عدل مى كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شود. قسم به آن كه مرا مبعوث كرد! اگر از دنیا، فقط یك روز بماند، خداوند آن روز را طولانى كند تا این كه در آن روز، فرزندم مهدى ظهور كند و روح الله عیسى بن مریم نزول كند و پشت سر او نماز بگزارد. و زمین به نور پروردگار او روشن شود و حكومتش شرق و غرب را فراگیرد».[14]

5- در صحیح ابن ماجه آمده است كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: مهدى از ما اهل بیت است. خداوند امر او را در یك شب اصلاح خواهد فرمود.[15]

6- در صحیح ابى داوود آمده است كه على(علیه السلام)از قول رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: اگر از روزگار باقى نمانده باشد، مگر یك روز، هر آینه خدا مردى از اهل بیتم را مى فرستد كه جهان را پر از عدل و داد كند. چنان كه، پر از ستم شده باشد.[16]

7- ابن مسعود نقل مى كند كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود:

اگر نمانده باشد از روزگار، مگر یك روز، هر آینه خدا آن روز را طولانى مى كند تا این كه، در آن روز مردى از امتم و از اهل بیتم را بفرستد كه اسمش همانند اسم من است و زمین را پر از عدل و داد كند. چنان كه، پر از ظلم و ستم شده باشد.

8- در صحیح ترمذى آمده است كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

مردى از اهل بیتم مى آید كه اسم او اسم من است.[17]

و هم چنین آمده كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: اگر از عمر دنیا جز یك روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مى كند كه مهدى در پى آید.[18]

________________________________________

[1]. شیخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، ج 5، ص 310 ـ 327.

[2]. صحیح ابن داوود، ج 2، ص 207.

[3]. گنجى شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 11 و لطف اله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، پاورقى، ص 5.

[4]. ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 6، ص 393 ـ 394.

[5]. مؤمن شبلنجى، نورالابصار، ص 171.

[6]. شیخ محمد صبّان، اسعاف الراغبین، (درحاشیه نورالابصار)، ص 140.

[7]. شیخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، ج 5، ص 310.

[8]. محمد بطاشى، عایه المأمول فى شرح التاج الجامع للأصول، ج 5، ص 327.

[9]. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 10، ص 96.

[10]. نوبختى، فرق الشیعه، ص 27 و شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 132.

[11]. بحارالأنوار، ج 51، ص 67.

[12]. همان، ج 51، ص 66.

[13]. بحارالأنوار، ج 51، ص 72.

[14]. همان، ج 51، ص 71.

[15]. صحیح ابن ماجه، ج 6، ص 30.

[16]. صحیح ابى داوود، ج 2، ص 207.

[17]. صحیح ترمذى، ج 2، ص 46.

[18]. همان، ص 46. غلامحسن محرمي - مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 حجت الاسلام و المسلمین على ربانى گلپایگانی 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم

و الصلاه و السلام على خیر خلقه و خاتم انبیائه و رسله سیدنا و نبینا و شفیع ذنوبنا ابى القاسم محمد صلى الله علیه و على اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین لاسیما بقیت الله فى الارضین روحى و ارواح العالمین له الفداء

پیش درآمد

موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلایل عقلى است. روشى را که براى اثبات این مطلب از نظر عقل برگزیده ایم, روش معروف منطقى به نام روش ((سبر و تقسیم)) است که آن را روش ((تردید)) نیز گفته اند. از این روش, متکلمان امامیه در کتاب هاى کلامى خود بهره برده اند; از جمله شیخ طوسى, در کتاب الغیبه بر اساس این روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال کرده است. قبل از ایشان, سید مرتضى در کتاب الذخیره و دیگر کتاب هاى مربوط به مسئله ى امامت این روش را به کار گرفته است و قبل از سید مرتضى, شیخ مفید در آثار مربوط به مسئله ى مهدویت و امام عصر(عج) از این روش استفاده کرده است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 باورهاي شبه مهدوديت در اديان غير الهي

طاها

کارشناس پاسخگوي کلام

 

فكر ظهور مصلح بزرگي كه انسان را از دردها و محنت ها رهايي بخشد و به انسانيت مدد رساند در تمام نقاط عالم جريان دارد و بشريت در امتداد تاريخ با ديدن ناملايمات و فشارهاي گوناگون به يك منجي كه جريان تاريخ را عوض كند

و دولت حق را پايه ريزي نمايد باور دارد و معتقد است كه با ظهور آن تمام تبعيض هاي طبيعي كه بر بنيان پرهيزگاري، استوار نگشته است ريزش خواهد كرد(1)

و فكر ظهور يك رهايي بخشي كه عدل و آسايش با ظهور آن در اخر الزمان به منصه ظهور خواهد رسيد و عدل و برابري در دولت كريمه آن منجي شيوع خواهد داشت از جمله گزينه هاي ايماني اديان الهي و شعبه هاي غير اللهي است

همچنان كه يهود بدان ايمان آورده و مسيحيت به برگشت عيسي معتقد است زردشتيان به آمدن بهرام و هندوان به رسيدن ويشنو و بودائيان به ظهور بودا و حتي مغول براي ظهور ديگر باره چنگيز به انتظارند(2)

هم چنان كه اين اعتقاد در مصريان قديم و كتابهاي چينيان نيز يافت مي شود.(3)

بهر حال باور به موعود و منجي از خصايص انديشه بشري است اما در اين ميان اديان غير الهي بلحاظ جهان بيني خود تصوري گوناگون از منجي دارند كه در نتيجه مردمان هم بلحاظ ايدئولوژي خاص نگاه متفاوت به منجي دارند.(5)

بهر حال براي مصداقي گردن بحث خويش، به آرمان هاي چند دين غير الهي كه باورهاي شبه مهدويت در آنها جاري است اشاره اي كوتاه مي كنيم.

پي نوشت:

1- حياة الامام المهدي، ص 198

2- المهدي المنتظر في فكر الاسلامي،ص 8،

3-همان.

4- هفت آسمان، فصلنامه تخصصي اديان و مذاهب، سال سوم و چهارم، ش دوازدهم و سيزدهم، بهار 81-80، مقاله آقاي علي موحديان عطار، ص107

- بشارت ظهور حضرت مهدي(عج) در كتاب «پاتيكل»

در كتاب «پاتيكل» كه از كتب مقدّسه هنديان مي باشد و صاحب اين كتاب از اعاظم هند است و به گمان پيروانش، صاحب كتاب آسماني است، بشارت ظهور مبارك حضرت مهدي(عج) چنين آمده است:

«چون مدّت روز تمام شود، دنياي كهنه نو شود و زنده گردد، و صاحب ملك تازه پيدا شود از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان كه يكي «ناموس آخر الزمان» و ديگري «صديق اكبر»

يعني وصي بزرگتر وي كه «پشن» نام دارد. و نام آن صاحب ملك تازه، «راهنما» است، به حق، پادشاه شود، و خليفه «رام» باشد، و حكم براند، و او را معجزه بسيار باشد. هر كه پناه به او برد و دين پدران او اختيار كند، سرخ روي باشد در نزد رام»

و دولت او بسيار كشيده شود، و عمر او از فرزندان «ناموس اكبر» زياده باشد، و آخر دنيا به او تمام شود.

و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر بابا آدم و از جبال القمر تا شمال هيكل زهره، تا سيف البحر و اقيانوس را مسخر گرداند، و بتخانه «سومنات» را خراب كند.

و «جگرنات» بفرمان او به سخن آيد و به خاك افتد، پس آن را بشكند و به درياي اعظم اندازد، و هر بتي كه در هر جا باشد بشكند».(1)

از آنجا كه در اين بشارت، الفاظ و تعابيري به كار رفته است كه امكان دارد براي بعضي از خوانندگان نا مفهوم باشد بعضي از آنها را جهت روشن تر شدن مطلب توضيح مي دهيم:

1 ـ مقصود از «ناموس آخر الزمان»، ناموس اعظم الهي، پيامبر خاتم حضرت محمّد بن عبدالله(ص) است.

2 ـ پشن، نام هندي حضرت علي بن ابي طالب(ع) است.

3 ـ صاحب ملك تازه، آخرين حجّت خداوند حضرت ولي عصر(عج) است و راهنما، نام مبارك حضرت مهدي(عج) است كه بزرگترين نماينده راهنمايان الهي و نام مقدّس وي نيز، هادي و مهدي و قائم به حق است.

4 ـ كلمه «رام» به لغت «سانسكريتي» نام اقدس حضرت احديت (خدا) است.

5 ـ اين جمله «هر كه به او پناه برد، و دين پدران او اختيار كند، در نزد رام، سرخ روي باشد» صريح است در اين كه، حضرت مهدي(عج) جهانيان را به دين اجداد بزرگوارش، اسلام، دعوت مي كند.

6 ـ سومنات ـ بنا به نوشته دهخدا، در كتاب لغت نامه بتخانه اي بوده است در «گجرات».

و گويند: سلطان محمود غزنوي آن را خراب كرد، و «منات» را كه از بتهاي مشهور است و در آن بتخانه بود، شكست.

و گويند: اين لغت هندوي است كه مفرّس شده و آن نام بتي بود، و معني تركيبي آن «سوم، نات» است:

نمونه قمر، زيرا «سوم» به لغت هندوي قمر را گويند، و نات، تعظيم است. براي اطلاع بيشتر به لغت نامه دهخدا، ماده «سومنات» مراجعه فرماييد.

7 ـ و اما «جگرنات» به لغت سانسكريتي، نام بتي است كه هندوها آن را مظهر خدا مي دانند.

پی نوشت:

1ـ علائم الظهور كرماني ص 17; لمعات شيرازي، ج 1، ص 18 ; نور الانوار، نور هفتم ; بشارات عهدين، ص 246 به نقل از كتاب زبدة المعارف، ذخيرة الالباب و تذكرة الاولياء.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 آیا امام زمان(ع) در جزیره خضراء زندگی می کند؟


 

mohammad_shibak

دوست جديد

 آیا امام زمان(ع) در جزیره خضراء زندگی می کند؟

رضا

همکار اجرایی انجمن تاریخ

 

شخصی به نام «زین الدّین علی بن فضل مازندرانی»، در سال 690 ق. از سرزمین «بربر»، طی سفری به اقیانوس اطلس، سه روز با کشتی در دل آب، حرکت می کند تا به جزایر روافض (شیعیان) می رسد. در آنجا مطلع می شود که جزیره ای به نام جزیرة خضرا وجود دارد که فرزندان حضرت ولی عصر(ع) در آنجا زندگی می کنند. وی مدت چهل روز در همان محل اسکانش می ماند. پس از چهل روز، هفت کشتی حامل مواد غذایی، از جزیره خضرا، به این جزیره می آید.

یکی از موضوع های مرتبط با زندگی و شخصیت امام مهدی (ع) که در مجامع مختلف درباره آن پرسش می شود، موضوع «جزیره خضرا» است. بسیاری می پرسند آیا واقعاً امام زمان (ع) در این جزیره دوردست در اقیانوس اطلس زندگی می کند؟ آیا چنان‌که برخی می گویند: یاران و فرزندان آن حضرت نیز در این جزیره اند؟ و... در پاسخ این پرسش ها باید گفت که موضوع «جزیره خضرا» به عنوان محل اقامت و زندگانی حضرت ولی عصر(ع) در عصر غیبت کبری، برگرفته از حکایتی است که عالمان شیعه، درباره استناد آن، اتّفاق نظر ندارند؛ گروهی آن را پذیرفته و در نتیجه معتقد به وجود جزیره خضرا هستند و جمعی، آن را بی اعتبار دانسته و اساساً وجود چنین جزیره ای را رد می کنند. در اینجا برای روشن تر شدن موضوع به بررسی این دیدگاه ها مهم ترین دلایل دو گروه می پردازیم.

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

خطر دجّال برای جوامع بشری چنان گسترده و ویرانگر است که همة پیامبران الهی دربارة آن هشدار داده و پیروان خود را از او برحذر داشته‌اند. پیامبر گرامی اسلام در این زمینه می‌فرماید: «هیچ پیامبری نبوده است مگر اینکه پیروانش را از دجّال بر حذر داشته است».

اشاره:

در روایات اسلامی، به ویژه روایاتی که به طریق اهل‌سنّت از پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل شده از فتنه‌ای سخن به میان آمده که به تعبیر روایات بزرگ‌ترین فتنة آخرالزّمان است و از آغاز آفرینش آدم تا روز قیامت فتنه‌ای به مانند آن نیامده است. از این رویداد بزرگ و فتنة سهمگین در روایات به «خروج دجّال» تعبیر شده است.

با وجود آنکه روایات فراوانی در زمینة ویژگی‌های دجّال و اعمال و رفتار او نقل شده است،1 ولی باید اعتراف کرد که درک همة وجوه این موضوع به راحتی امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان به تصویری کامل و بدون ابهام از این پدیدة عجیب و بی‌مانند دست یافت. با این حال، با توجّه به ضرورت شناخت این رویداد آخرالزّمانی و اهمیّت آماده شدن برای رویارویی با این فتنة جهان‌گستر، در این مقاله با بهره‌گیری از روایات به تبیین برخی از وجوه فتنة دجّال می‌پردازیم.

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کشف قبیله غار نشین در ایران

 

موضوع از این قرار است که در زمستان 1384 سربازان گمنام وزارت اطلاعات روستایی را در ‪۱۲۰کیلومتری شهرستان عنبرآباد کشف کرده‌اند. اهالی روستای تازه کشف شده مانند غارنشین‌ها برهنه بوده و از برگ درختان تغذیه می‌کنند. نام روستای مذکور " پیدن کوپیه" است این روستا در دل کوه واقع شده که حدود ‪۲۰۰نفر درآن زندگی می‌کنند و هرگز از دره‌ها و بیشه‌های محل سکونت خود خارج نشده‌اند. ساکنان این روستا هیچ اطلاعی از خدا دین، اسلام و ولایت ندارند و هرگز در طول عمر خود وسیله نقلیه ندیده‌اند و حتی در طول زندگی خود از دارو و دکتر نیز استفاده نکرده‌اند

 

 

 

شرح بیشتر ماجرای روستای پیدن کوئیه در گزارش روزنامه همشهری مورخ 6 خرداد 1385 آمده است

 

یکی از بهترین کارهای ژورنالیستی ، تهیه فیلم از این روستا و اهالی آن است . اگر این اتفاق در هر کشور دیگری افتاده بود موجی از روزنامه نگاران و خبرنگاران شبکه های تلویزیونی بهآنجا هجوم می آورد اما با گذشت یک هفته از انتشار این خبر و تاییدآن توسط مقامات رسمی منطقه تنها گزارش نصفه و نیمه از آنجا توسط همشهری تهیه شده که البته در جای خود قابل تقدیر است .

متن مصاحبه نماینده جیرفت :

 

 

متن کامل گزارش همشهری :»»»»بقیه ادامه مطلب...


 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

آداب جشنهاي شعبانيه

مراسم ولادت حضرت مهدى عليه السلام

حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام بعد از ولادت با بركت فرزند گراميش حضرت بقِِيت الله الاعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف دستور دادند كه مقدار زيادى نان و گوشت بخرند و ميان فقيران شهر سامرا تقسيم كنند.(1)

و نيز براى او هفتاد قوچ عقيقه كرد.(2) و چهارتا از آن ها را براى يكى از اصحاب خود به نام ابراهيم فرستاد و نامه اى با درون مايهِ زير به او نوشت:

بسم الله الرحمن الرحيم

اين گوسفندها از فرزندم محمد مهدى (عليه السلام) است. خودت از آن ها بخور و هر كس از شيعيان ما را ديدى، به او هم بخوران.(3)

شيعيان وقتى از ولادت آن حضرت با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را سرور و شادى فرا گرفت و دسته دسته خدمت امام عسكرى عليه السلام مى رسيدند و ولادت آن بزرگوار را به ايشان تبريك مى گفتند. شاعران شعرهاى بسيارى در اين باره مى سرودند و بدين وسيله، سرور و خوشحالى خود را آشكار مى كردند.(4)

اين روز بزرگ، مظهر نشاط و شادى مسلمانان به ويژه شيعيان جهان است و از آنجا كه اين شادى براى اهلبيت عليهم السلام است شيعه بايد شاديش هم سو با فرح و شادى آنان باشد.  

آداب شادى در سيره ى معصومين عليهم السلام

لازمه ى محبت و دوستى اهل بيت عليهم السلام و شيعه بودن اين است كه بايد در تمام ابعاد زندگى از امامان معصوم عليهم السلام پيروى نمود؛ چه در مسائل اعتقادى، عبادى، سياسى و اجتماعى و چه در غم ها و شادى ها.

حضرت على عليه السلام فرمودند:

انظُرُوا اَهلَ بَيتِ نَبِيٍّكُم فَالزَمُوا سَمتَهُم وَ اتَّبِعُوا اَثَرَهُم فَلَن يُخرِجُوكُم مِن هُدًى وَ لَن يُعِيدُوكُم فِى رَدًى.(5)

توجه كنيد به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه وآله و در جهت و راه آن ها برويد و پيروى كنيد آثارشان را؛ چرا كه آنها شما را از راه هدايت خارج نمى سازند و در پستى نمى اندازند.

نخستين الگوهاى رفتار و حساسيت هاى انسان در دوران كودكى، پدر و مادرند، سپس معلمان و مربيان و همسالان، ولى آن چه مى تواند معيار حساسيت و رفتار براى همگان در همه ى زمان ها باشد، شيوه ى رفتار معصومين عليهم السلام است.

امام رضاعليه السلام به ريان بن شبيب فرمودند:

اِن سَركَ اَن تَكُونَ مَعَنا فِى الدرَجاتِ العُلى مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وافرَحَ لِفَرحِنا.(6)

اگر دوست دارى در درجات عالى بهشت، همراه ما باشى، محزون باش به حزن ما و خوشحال باش براى شادى ما.

بر خلاف سنّت هاى غلطى كه در ميان جوامع اسلامى رواج دارد و فكر مى كنند، در روزهاى شادى هر كارى را كه خواسته باشند، مى توانند انجام دهند و روزهاى شادى را روزهاى لهو و خوشگذرانى مى دانند، امامان معصوم عليهم السلام در چنين روزهايى ، ضمن شادى و سرور، برنامه هايى داشتند كه از مجموع آن ها يك نكته استفاده مى شود و آن اين است كه در روزهاى شادى نه تنها تكاليف شرعى نبايد تعطيل شود، بلكه تكليف و عبادت بيش از روزهاى ديگر است. اصولاً چنين روزها، روزهاى عبادت و بندگى است؛ نه روزهاى غفلت .

براى اين كه از مظاهر شادى و سرور معصومين عليهم السلام پيروى نماييم، فهرستى از مظاهر شادى ايشان را بر مى شماريم.

تكبير و تهليل گفتن

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند:زَيّنُوا اَعيادَكُم بِالتّكبير (7)

عيدهايتان را به اللّه اكبر گفتن زينت دهيد.

خود آن حضرت، هنگامى كه از خانه به سمت مصلّى بيرون مى رفت از منزل تا مصلّى با صداى بلند اللّه اكبر و لا اله الاّ اللّه مى فرمود.(8)

پوشيدن لباس پاكيزه

از برخى روايات استفاده مى شود كه امامان معصوم عليه السلام در زمان هاى خاصّى چون عيد غدير و بعضى از اعياد اسلامى، در لباس و پوشش خود تغييرى ايجاد و لباس شادى بر تن مى كردند. امام صادق عليه السلام فرمودند: لازم است شخص مؤمن در روز غدير، پاكيزه ترين و مناسب ترين لباس خود را بپوشد.(9)

تبسم و لبخند

امام رضا عليه السلام فرمودند:

روز غدير، روز تبّسم بر مؤمنان است. كسى كه در اين روز به روى مؤمن، تبسم كند، خداوند در روز قيامت نظر رحمت بر او مى افكند.(10)

تبريك و تهنيت گفتن

تبريك و تهنيت گفتن از برجسته ترين آداب هر عيدى است و در اسلام نيز سنّت تبريك و تهنيت در مناسبت هايى مانند عيد غدير، جايگاه ويژه اى دارد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بر تبريك گفتن در چنين روزى، تأكيد مى كردند و به مردم مى فرمودند: هَنئُونى؛ مرا تبريك بگوييد! مرا تبريك بگوييد.(11)

شادى كردن

حضرت على عليه السلام فرمودند:

واظهِرُوا السُّرورَ فى مُلاقاتِكُم.

در برخوردهايتان، شادى را آشكار كنيد.(12)

امام صادق عليه السلام فرمودند: روز غدير، روز خوشحالى و شادى است.(13)

دعا و روزه

شيخ طوسى روايت كرده است كه توقيعى به دست قاسم بن علاى همدانى وكيل امام حسن عسكرى عليه السلام رسيد، مبنى بر اين كه روز سوم شعبان، سال روز ولادت امام حسين عليه السلام، روزه بدارد و اين دعا را بخواند: اَلّلهُم اِنّى اَسئَلُكَ بِحَقِ المَولُودِ فى هذا اليَوم...(14)

نماز

از ديگر اعمال اعياد اسلامى، نماز و عبادت است؛ در روز جمعه، نماز جمعه و در عيد فطر و قربان، نماز مخصوص عيد و در عيد غدير نماز مخصوص سفارش شده است ....(15)

عطر زدن

از جمله سنّت هاى پسنديده كه هميشه مطلوب است، به ويژه در روزهاى عيد و شادى، »عطر زدن« است. امام صادق عليه السلام فرمودند:

كان رَسُولُ اللّه صلى الله عليه وآله يُنفِقُ فِى الطّيبِ اكثَر مِمَا يُنفِقُ فِى الطعامِ.(16)

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله براى عطر بيش از طعام، بها مى دادند و بيش تر پولشان را خرج آن مى كردند.

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 چگونه ممكن است حضرت مهدى(عج) امام دوازدهم شیعیان كه بعد از وفات پدرش امام حسن عسكرى(ع) پنج ساله بود امام شود،

 آیا ممكن است كودكى پنچ ساله پیشوایى مسلمین را داشته باشد؟

اولا: اگر در اخبار اهل بیت (علیهم السلام) تأمل شود معلوم مى گردد كه مقام نبوت و امامت یك مقام ظاهرى ناچیز نیست كه هر كسى صلاحیت آن را داشته باشد بلكه نبوت مقام ارجمندى است كه شخص واجد آن مقام با حق تعالى ارتباط و اتصال داشته از افاضات و علوم عوالم غیبى برخوردار مى شود،

 احكام و قوانین الهى بر باطن و قلب نورانیش وحى و الهام مى گردد و به طورى آنها را دریافت مى كند كه از هر گونه خطا و اشتباهى معصوم است. همینطور ولایت و امامت مقام بزرگى است كه واجد آن مقام به طورى احكام خدایى و علوم نبوت را تحمل و ضبط مى كند كه خطا و نسیان و عصیان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غیبى مرتبط بوده و از افاضات و اشراقات الهى بهره مند مى گردد.

 بواسطه علم و عمل پیشوا و امام انسانیت و نمونه و مظهر دین و حجت خداوندى است، معلوم است كه هر كسى قابلیت و استعداد احراز این مقام شامخ را ندارد بلكه باید از حیث روح در مرتبه اعلاى انسانیت باشد تا لیاقت ارتباط با عوالم غیبى و دریافت علوم و ضبط آنها را واجد باشد و از حیث تركیبات جسمانى و قواى دماغى در كمال اعتدال باشد تا بتواند حقایق عالم هستى و افاضات غیبى را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معانى تنزل دهد و به مردم ابلاغ كند پس پیغمبر و امام از حیث آفرینش ممتازند و به واسطه همین استعداد و امتیاز ذاتى است كه خداوند متعال آنان را به مقام شامخ نبوت و امامت انتخاب مى كنند، این امتیاز از همان اوان كودكى در وجود آنهان موجود است لكن هر وقت كه صلاح بود و شرایط موجود شد و مانعى در كار نبود آن افراد برجسته رسماً به مقام و منصب نبوت و امامت معرفى مى شوند این انتخاب و نصب ظاهرى چنانكه گاهى بعد از بلوغ یا در زمان بزرگى انجام مى گیرد ممكن است در ایام كودكى تحقق پذیرد.

چنانكه حضرت عیسى (ع) در گهوراه با مردم سخن گفت و خودش را پیغمبر و صاحب كتاب معرفى نمود. خداوند متعال در سوره مریم مى فرماید: «فاشارت الیه قالوا: كیف نكلم من كان فى المهد صبیاً. قال انى عبدالله آتانى الكتاب و جعلنى نبیاً و جعلنى مباركاً این ما كنت و اوصانى بالصلوه و الزكوه ما دمت حیاً[1]» مریم به عیسى اشاره كرد، گفتند: «چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوییم؟! عیسى گفت من بنده خدایم كه مرا كتاب داده و به پیغمبرى برگزیده است و هر كجا باشم مبارك گردانیده و به نماز و زكوه تا زنده باشم سفارش كرده است.

از این آیه و آیات دیگر استفاده مى شود كه حضرت عیسى (ع) از همان كودكى و ایام صغر پیغمبر و صاحب كتاب بوده است.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 27 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اینترنت چیست؟


هنگامی که دو و یا چند کامپیوتر را بوسیله دستگاهی به یکدیگر متصل کنند و این کامپیوتر&zwnj;ها بتوانند به یکدیگر اطلاعات ارسال کنند، در اصطلاح به آن یک شبکه کامپیوتری می&zwnj;گویند. ساده&zwnj;ترین شبکه کامپیوتری را می&zwnj;توان بوسیله متصل کردن یک کابل مخصوص به دو کامپیوتر که در کنار یکدیگر قرار دارند تشکیل داد. اگر فاصله این کامپیوتر&zwnj;ها زیادتر شود می&zwnj;توان طول سیمها را زیاد کرد مثلاً می&zwnj;توان بوسیلة کشیدن کابل به نقاط مختلف یک شهر یک شبکه محلی تشکیل داد. اما در عمل به جایی می&zwnj;رسیم که دو کامپیوتر که لازم است با یکدیگر ارتباط داشته باشند در فاصلة بسیار زیادی قرار دارند و دیگر امکان کشیدن کابل از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر میسر نیست. راه حل این مشکل مرتبط ساختن این شبکه&zwnj;ها به یکدیگر می&zwnj;باشد. (به جای متصل کردن هر کامپیوتر به یک کامپیوتر دیگر).

در واقع اینترنت از به هم پیوستن چندین شبکه کوچک محلی به یکدیگر بوجود آمده است.

بقیه در ادامه مطلب...

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 26 / 8 / 1389برچسب:آموزش اینترنت,اینترنت,آموزش,همه چیز در مورداینترنت,, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

1. عصای موسی(ع)

امام باقر(ع) فرمود:

عصای موسی از آن آدم(ع) بود كه به شعيب رسيد و سپس به موسی بن عمران رسيد، آن عصا نزد ماست و اندكی پيش نزدم بود؛ مانند وقتی كه از درختش جدا شده سبز است و چون از او سؤال شود جواب گويد و برای قائم ما (حضرت مهدی(ع)) آماده گشته است، او (حضرت مهدی) با آن، همان كار كه موسی می كرد انجام دهد. آن عصا هراس آور است و ساخته های جادوگران را می بلعد و به هر چه مأمور شود انجام دهد؛ چون حمله كند هر چه به نيرنگ ساخته اند می بلعد و برايش دو شعبه باز شود كه يكی در زمين و ديگری در سقف باشد و ميان آنها (ميان دو فكش) چهل ذراع باشد و نيرنگ ساخته ها را با زبانش می بلعد.

(به طوری كه در زمان حضرت موسی(ع) سحر ساحران را بلعيد)2.

امام صادق(ع) نيز فرمود:

الواح موسی(ع) (تورات) و عصای او نزد ماست و ما وارث پيامبرانيم3.

با توجه به اين روايت می توان گفت: عصای حضرت موسی(ع) و تورات دست به دست به حضرت صادق(ع) و پس بعد از ايشان هم دست به دست به ساير ائمه رسيده است و اكنون نيز اين عصا در اختيار امام مهدی(ع) - كه خداوند ظهورش را نزديك گرداند - قرار دارد.


 

عصای حضرت موسی چندين معجزه داشته كه قرآن به آنها اشاره كرده است:


این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 26 / 8 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 48 49 50 51 52 ... 56 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com